بیداری اسلامی از منظر مقام معظم رهبری(6)


 





 

بیانات در ديدار مسوولان وزارت امورخارجه و روسای نمايندگی های جمهوری اسلامی ايران در خارج از كشور، 25/5/83
 

اسلام ما اين است: اسلام معنويت، عقلانيت و عدالت. به اسم اسلام قانع نيستيم كه اسلام ليبرال داشته باشيم تا ارزشهاى غربى و ارزشهاى امريكايى را ترويج كند و از روشهاى آنها استفاده كند و با آنها در بخش‌هاى مختلف همرنگ و همصدا شود و احيانا دعاى ندبه‌يى هم بخواند. ما اسلام متحجر طالبانى را هم قبول نداريم. نه اين‌كه حالا قبول نداريم، از اول جريان نهضت آن را قبول نداشتيم. از بين شماها، كسانى كه سابقه‌ى بيشترى دارند، از پيش از انقلاب يادشان است و جريانهاى اسلامى پيش از انقلاب را مى‌شناسند و مى‌فهمند من چه مى‌گويم. از اول، حركت نهضت، حركت روشنفكرى و عقلانى بود و با تحجر هم مخالف. امروز هم روزبه‌روز همين رويكرد در تفكر اسلامى ما تقويت شده و تضعيف نشده است. ما بين اين دو، صراط مستقيم خودمان را انتخاب كرده‌ايم و پيش مى‌رويم. بنابراين، اساس كار ما اين است و ديپلماسى ما بر روى اين پايه‌ها استوار است و ما به دنبال چنين اسلامى هستيم. ما دنبال استحكام جمهورى اسلامى و دنبال بيدارى اسلامى هستيم و مى‌خواهيم اهداف خودمان را تحقق بخشيم و به هيچ‌وجه مايل نيستيم و اجازه نمى‌دهيم كه بخواهند ما را در معادلات رايج جهانى حل كنند و هويت و تشخص ما را از بين ببرند.
... به بركت حركت انقلاب اسلامى پديده‌يى به نام بيدارى اسلامى به‌وجود آمد، كه اين ديگر قابل انكار نيست. امروز بيدارى اسلامى در همه‌ى كشورهاى اسلامى هست؛ هرچند كه كم و زياد دارد. بيدارى اسلامى به معنى اين نيست كه همه‌ى ملتها و همه‌ى آحادى كه در اين بيدارى سهيمند، به صورت منطقى و استدلالى مبانى فكرى يك نظام اسلامى را شناخته‌اند، بلكه به اين معناست كه احساس هويت اسلامى در ميان توده‌هاى مسلمان، در همه‌جا، به‌وجود آمده است.
شما ببينيد امريكايى‌ها در قضاياى مختلف، حرف معروفى را مكرر گفته‌اند و آن، اين است كه ما اگر امروز در اين كشورهاى اسلامى و بخصوص كشورهاى عربى انتخاباتى راه بيندازيم، حتما اسلام‌گراها برنده‌اند؛ راست هم است؛ اين، درست است. امروز در عراق، مصر، عربستان سعودى و الجزاير و در مغرب و جاهاى ديگر اين‌طورى است كه اگر در هرجا يك انتخابات آزادى الان راه بيفتد و به متفكران و نخبگان اسلامى ميدان داده شود كه به صحنه بيايند،آنها برنده‌اند. ما اين پديده را بيست سال پيش نداشتيم. اين پديده، به بركت انقلاب اسلامى به‌وجود آمده و به بركت ايستادگى ما؛ ما سر پا ايستاده‌ايم. ما به زانو نيفتاديم؛ خم نشديم. حالا اين شده است يك علم، يك شاخص. خيلى از دشمنى‌ها هم به‌خاطر همين موضوع است. البته هر موفقيتى در هر جايى هزينه‌هايى دارد. ترس ملتها از امريكا و از ابرقدرتها ريخته است. شما هرگز تصور مى‌كرديد در عراق له شده‌ى در زير بار استبداد صدام و حزب بعث، چنين احساسات و ايستادگى‌هايى وجود داشته باشد؟! قبل از اين، شما حدس مى‌زديد ملت فلسطين در مقابل دولت شارون كه آمد سر كار تا نود روزه غائله‌ى انتفاضه‌ى مسجدالاقصى را ختم كند - الان سه سال و اندى است كه سركار است - اين‌جور بايستند و مقاومت كنند كه همين شارونى كه براى نابود كردن و از صحنه محو كردن اين نهضت آمده، حالا مجبور شود براى عقب‌نشينى يك‌جانبه از غزه با رقباى خودش - كه آن حزب مقابلش است - كنار بيايد و از هم‌پيمانهاى سنتى و قديمى خود، حزب «ليكود»، از روى اضطرار و ناچارى جدا شود؟! اين قدرت مردم فلسطين و اين قدرت بيدارى اسلامى است.
... ما طرفدار اسلام و طرفدار مسلمانها و طرفدار بيدارى اسلامى هستيم و با تغذيه‌ى قدرتهاى استثمارگر از منابع غنى ملتهاى مظلوم مخالفيم؛ با استعمار و با استثمار مخالفيم و اين مخالفت در زبان و حرف هم نيست؛ اعتقاد ما اين است و قالب سياست خارجى ما هم همين است و اين - همين‌طور كه گفتم - بر اساس تفكر جمهورى اسلامى است.

بيانات در ديدار مسؤولان و كارگزاران نظام به‏مناسبت مبعث فرخنده‏ى پيامبر مكرم اسلام‏، 23/6/83
 

در دوران معاصر از دهها سال پيش به اين طرف، به بركت همان تعاليم و بازگشت به آنها بيدارى اسلامى آغاز شد و پرچم توحيد بار ديگر به اهتزاز درآمد كه اوج اين حركت، تشكيل نظام جمهورى اسلامى در اين نقطه‌ى حساس از دنياى اسلام بود كه باز آحاد مسلمانها احساس هويت و عزت كردند. امروز هم ما در مقابل همان تجربه‌يى قرار داريم كه امت اسلامى در قرون شروع انحطاط و زوال، در مقابل آن قرار داشت.امروز هم عليه امت اسلام جنگى را آغاز كرده‌اند، تا اين حركت را در نطفه خفه كنند. امروز هم قدرتهاى جهانخوار و مستكبر، با طمع بستن به منابع عظيم و ذخاير بى‌پايان طبيعى و انسانى دنياى اسلام - آن‌طور كه خودشان صريحا هم مى‌گويند - جنگى را شروع كرده‌اند كه پرچمهاى اين جنگ از سوى استكبار، پرچمهاى مزورانه است؛ پرچم دمكراسى و پرچم آزادى است؛ اما باطن قضيه چيز ديگرى است؛ باطن قضيه نابود كردن عنصر عزت امت اسلامى - يعنى اسلام - است؛ باطن قضيه از بين بردن كانون مقاومت است، تا هيچ مانعى در مقابل جهانخواران در اين منطقه وجود نداشته باشد.

بيانات در ديدار قاريان شركت كننده در بيست‏ويكمين دوره مسابقات بين‏المللى قرآن كريم‏، 26/6/83
 

براى استكبار، مسأله‌ى اصلى، دنياى اسلام است. آنها مى‌خواهند دنياى اسلام را كه بيش از يك ميليارد جمعيت دارد؛ بخش عظيمى از منابع مالى و منابع طبيعى مورد نياز امروز را در اختيار دارد؛ روح جديد و حركت و بيدارى اسلامى، امروز آن را سرپا نگه‌داشته است، از بين ببرند. هدف آنها، دنياى اسلام است.

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار مسؤولان نظام‏، 6/8/83
 

ايستادگى مردم عراق را مى‌بينيد. اين عراقى‌ها همان كسانى هستند كه سالهاى متمادى زير فشار حكومت انگليس و بعد هم عوامل چپ حركت نمى‌كردند؛ اين موج بيدارى اسلامى است كه عراقى‌ها را اين‌طور بيدار كرده است. اين طرح جديد كار خودش را كرده؛ يك فرهنگ جديد، يك فكر جديد و يك مسير جديد براى بشريت مطرح كرده است. عصبانيت‌ها و اشكالات مربوط به اين است. مسأله‌ى بمب اتم و دنباله‌هاى آنچه در توهم فعاليت نظامى اتمى در دنيا مى‌پراكنند، همه بهانه و حرف است؛ مسأله اين نيست. حتى با اسلام هم به عنوان خود اسلام و شعار اسلام مخالفتى نيست. اين را شما توجه داشته باشيد كه در تاريخ حكومت شعارهاى دينى يا حكومتهاى مدعى دين، حكومت روحانيان كم نيست؛ فراوان است. در دوره‌ى جوانى ما، در مناطقى از دنيا حكومت روحانيون مسيحى بود. در چند قرن گذشته هم كه كليسا بر خيلى از كشورهاى غربى و بعضى مناطق ديگر حكومت مى‌كرد. در تاريخ اسلام هم كه حكومت مدعيان دين و توليت دين را مى‌بينيم. اين چيزها در تاريخ كم نيست؛ الان هم در دنيا حكومتهايى هستند كه شعار دين سر دستشان قرار دارد. آنچه در دنيا كمياب است - كه اين همه دشمنى را به خودش جذب كرده - حكومت ارزشهاى دينى است؛ پيدا شدن دين است؛ يعنى اصرار بر تحقق عدالت اجتماعى. اين‌كه ما مى‌گوييم، شعار نيست؛ حقيقت و هويت ماست.

پيام مقام معظم رهبری به كنگره عظيم حج، 29/10/83
 

جهانخواران كه سوداى حاكميت بر سراسر جهان را در سر مى‌پرورانند، از بيدارى و وحدت امت اسلامى بيمناكند و آن را سدى در برابر سيل ويرانگر نقشه‌هاى خود مى‌شمرند و در تلاش براى پيشدستى و پيشگيرى از آنند.
... امروز جهان اسلام در محاصره‌ى علمى و اقتصادى و تبليغاتى و اينك نظامى است. اشغال قدس و فلسطين به اشغال عراق و افغانستان انجاميد، و اختاپوس صهيونيزم و استكبار وقيح و نفرت‌انگيز آمريكا، اكنون براى همه‌ى خاورميانه و شمال آفريقا و همه‌ى دنياى اسلام، توطئه و نقشه در سر مى‌پرورانند و نهضت بيدارى را كه امروز جان تازه‌ئى در پيكر امت اسلامى دميده است، هدف كينه و انتقام خويش ساخته‌اند.
اكنون آمريكا و غرب مستكبر به اين جمعبندى رسيده‌اند كه كانون بيدارى و ايستادگى در برابر نقشه‌ى حاكميت آنان بر همه‌ى جهان، كشورها و ملتهاى مسلمان و بويژه در منطقه‌ى خاورميانه است، و اگر با ابزار اقتصادى و سياسى و تبليغاتى و سرانجام، نظامى نتوانند در چند سال آينده، نهضت بيدارى اسلامى را مهار و سركوب كنند، همه‌ى محاسبات آنان براى حاكميت مطلق بر جهان و سيطره بر مهمترين منابع نفت و گاز كه تنها وسيله‌ى محركه ماشين صنعتى و برترى مادى آنان بر همه‌ى بشريت است، به هم خواهد ريخت، و كلان سرمايه داران غربى و صهيونيست كه بازيگر پشت صحنه‌ى همه دولتهاى مستكبرند، از اوج اقتدار تحميلى خود ساقط خواهند شد.

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در ديدار مردم پاكدشت، در سالروز عيد سعيد غدير، 10/11/83
 

امروز وقتى به دنياى اسلام نگاه مى‌كنيد، مى‌بينيد كه بيدارى مسلمانان در همه‌ى نقاط مسلمان‌نشين عالم و در كشورهاى اسلامى به بركت بيدارى ملت ايران است، و ملت ايران به بركت رهبرى امام بزرگوار - كه جان خود را به ميدان آورد، سينه‌ى خود را در مقابل تيرهاى دشمن سپر كرد و صادقانه حرف زد و صادقانه عمل كرد - پا در اين ميدان عظيم گذاشت. دنيايى كه مى‌خواهد ملل مسلمان را ذليل ببيند، ملت ايران به بركت رهبرى شجاعانه و مخلصانه‌يى كه امام بزرگوار نشان داد، عزت خودشان را بر اينها تحميل كردند.

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى در ديدار كارگزاران نظام و سفراى كشورهاى اسلامى، 26/2/84‏
 

قرآن ما را به وحدت توصيه كرده است. قرآن ما را تهديد كرده است كه اگر اتحاد و همبستگى خودتان را از دست بدهيد، آبرو و هويت و قدرت شما نابود خواهد شد. امروز متأسفانه در دنياى اسلام اين نابسامانى‌ها مشاهده مى‌شود. امروز توطئه عليه دنياى اسلام، توطئه‌ى بسيار سنگينى است. اگر در اين دوران عليه اسلام توطئه‌هاى سازمان‌يافته با شدت بيشترى كار مى‌كند، بيدارى امت اسلامى است كه دشمنان را به هراس انداخته است. استكبار جهانى، طمعگاران در كشورهاى اسلامى، و مداخله‌جويان در ميان دولتها و كشورهاى اسلامى از وحدت امت اسلامى در هراسند.
نزديك به يك‌ونيم ميليارد نفر از جمعيت دنيا مسلمانند و مسكن آنها يكى از مهمترين و ارزنده‌ترين قطعات اين زمين است. اين همه منابع طبيعى، اين ميراث عظيم فرهنگى، اين نيروى انسانى كارآمد و بااستعداد، اين بازار بزرگ براى محصولات غربى، اين نفت و گاز ارزشمندى كه در اين كشورها هست؛ اينها وسوسه‌كننده‌ى قدرتهاى استكبارى است؛ مى‌خواهند بر اينها تسلط كامل داشته باشند؛ اما بيدارى امت اسلامى مانع اين است. وحدت امت اسلامى بزرگترين سد در مقابل اين دشمنان است؛ لذا در شكستن اين سد، همه‌ى تلاش خود را به كار مى‌برند.
قيام دولت اسلامى در ايران و برافراشتن پرچم توحيد در اين كشور - اين مركز حساس و منطقه‌ى مهم - امت اسلامى را به هيجان آورد و بيدار كرد؛ آنها را به سرنوشت و قدرت خودشان اميدوار كرد و به آنها اعتماد به نفس داد. اين بيدارى و اعتماد به نفس، دشمن را به توطئه‌هاى پيچيده‌يى وادار كرده است؛ اين توطئه‌ها امروز پيش روى ماست. آنها با همه‌ى دنياى اسلام مخالفند؛ با حضور اسلام مخالفند؛ با تعليمات اسلامى مخالفند. رئيس جمهور امريكا صريحا سخن از جنگ صليبى به ميان آورد. دستگاه‌هاى استكبارى - امريكا و صهيونيسم - دايم با تبليغات خودشان فضا را زهرآگين مى‌كنند، براى اين‌كه بين كشورهاى اسلامى و دولتهاى اسلامى اختلاف ايجاد كنند.

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در مراسم شانزدهمين سالگرد ارتحال امام خمينى (ره)، 14/3/84
 

ادعا مى‌كنند كه امريكا در عراق (غرب ايران)، در افغانستان (شرق ايران)، در منطقه‌ى خليج فارس و در مناطقى از آسياى جنوب غربى حضور دارد و جمهورى اسلامى و انقلاب اسلامى را به محاصره‌ى خود درآورده است؛ بنابراين قدرت امريكا بيشتر شده. اما تفسير ديگرى وجود دارد، و آن اين است كه اين حوادث نشان‌دهنده‌ى حركت انفعالى امريكا در مقابل بيدارى دنياى اسلام است. بعد از برپا شدن جمهورى اسلامى، قدرت استكبارى امريكا كه با وجود رقيبى مثل شوروى سابق، تا آن روز با خيال راحت در اين منطقه به منافع نامشروع خود دست پيدا مى‌كرد، آرامش قدرتمندانه‌اش بر هم خورده و در منطقه‌ى اسلامى تهديد شده است. يك روز بود كه امريكا در منطقه‌ى خاورميانه احساس قدرت مطلقه مى‌كرد و دغدغه‌يى نداشت. حتى حكومت‌هايى هم كه بظاهر گرايش چپ داشتند، براى امريكا خطر محسوب نمى‌شدند. رژيم بعثى عراق يك رژيم به‌اصطلاح چپ بود و با شوروى ارتباطات نزديكى داشت؛ اما براى امريكا خطر محسوب نمى‌شد؛ چون امريكايى‌ها مى‌دانستند هر چه آنها بخواهند، مى‌توانند اين حكومت بى‌پايه‌ى غيرمتكى به مردم را به سمت آن سوق دهند؛ و آنچه اراده‌ى آنها بود، به‌وسيله‌ى او تحقق پيدا مى‌كرد. حكومت‌هاى چپ ديگرى هم كه در منطقه بودند، براى امريكا تهديد محسوب نمى‌شدند؛ اما وقتى نظام جمهورى اسلامى به‌وجود آمد، پديده‌ى جديد و غيرقابل تفسيرى براى امريكايى‌ها بود. اين، يك نظام چپ وابسته‌ى به اردوگاه كمونيسم نبود كه اگر با آن مشكلى پيدا كردند، بروند با سران شوروى مذاكره كنند و مشكل را حل نمايند؛ اين نظامى بود اولا متكى به اراده و ايمان آحاد مردمش و غيرمتكى به هر مركز قدرتى در خارج از محدوده‌ى خود و كشور خود؛ ثانيا الهام‌بخش اين نظام و رهبر عظيم‌الشأن آن، خدا و دين و خوف و رجاء الهى بود؛ لذا دنيا در اراده‌ى او تأثيرى نداشت. همين صفا و صدقى كه در اين نظام بود، و همين شعار معنويت و اسلام - كه هويت مسلمان‌ها را به يادشان مى‌آورد - موجب شد كه حركت بيدارى اسلامى در سرتاسر دنياى اسلام به‌وجود بيايد. آنچه امريكايى‌ها در طول اين سالها در خاورميانه و در منطقه‌ى اسلامى انجام داده‌اند، يك حركت انفعالى در مقابل حركت قوى نظام اسلامى و جمهورى اسلامى بوده است. طرح خاورميانه‌ى بزرگ هم كه امريكايى‌ها با اصرار آن را دنبال كرده‌اند و تا امروز شكست خورده و بعد از اين هم به حول و قوه‌ى الهى شكست خواهد خورد، يك حركت انفعالى در مقابل قيام اسلامى و نهضت بيدارى اسلامى است.
امريكايى‌ها مى‌دانند كه در دنياى اسلام آينده‌يى ندارند. براى اين‌كه بيدارى اسلامى به حركتهاى انقلابى منتهى نشود، پيشدستى مى‌كنند؛ مى‌خواهند چيزى را كه براى ملتها سرنوشت محتوم است، با ابتكار و حركتهاى پيشدستانه‌ى خودشان عقب بيندازند. اخيرا امريكايى‌ها اعتراف كرده‌اند كه اگر حمله‌ى آنها به عراق نمى‌بود، رژيم صدام در مدت كوتاهى به‌وسيله‌ى عناصر مؤمن و مسلمان خود عراق سرنگون مى‌شد و ابتكار عمل از دست آنها خارج مى‌گرديد؛ آنها از اين مى‌ترسند. فعاليت آنها انفعالى و از روى ترس از عواقب بيدارى اسلامى در دنياى اسلام است. حركتى كه امروز امريكايى‌ها در اين منطقه مى‌كنند، ناشى از قدرت نيست؛ ناشى از احساس قدرت در اردوگاه اسلامى و قيام اسلامى و بيدارى اسلامى است.
البته ملتهاى اسلامى بايد بيدار باشند و نبايد دشمن و توطئه و حركتهاى او را كوچك بشمرند؛ بايد بيدارى و برحذر بودن و هشيارى خود را حفظ كنند. امروز، روز اتحاد و همدلى ملتها و دولتهاى اسلامى است. من از همين جا مى‌خواهم به ملت خودمان و ملت عراق و ملت پاكستان و ديگر ملتهاى مسلمان هشدار بدهم؛ اختلافات مذهبى و اختلافات شيعه و سنى را مهار كنند. من امروز دستهايى را مى‌بينم كه با برنامه، به عنوان شيعه و سنى، ميان مسلمانان جنگ ايجاد مى‌كنند. كشتارهايى كه اتفاق مى‌افتد و انفجارهايى كه در مساجد، حسينيه‌ها، نمازهاى جماعت و نمازهاى جمعه به‌وجود مى‌آيد، يقينا دست خبيث صهيونيسم و استكبار در آنها وجود دارد؛ اين كار خود مسلمان‌ها نيست. هم در عراق، هم در ايران، هم در افغانستان، هم در پاكستان و هم در همه‌ى كشورهاى ديگر، امروز مسلمانان وظيفه دارند به موارد اتحاد و وحدت خودشان بپردازند. توحيد، يكى؛ خدا، يكى؛ نبوت، يكى؛ معاد، يكى؛ قرآن، يكى؛ بيشترين احكام شريعت اسلامى، يكى؛ همه مشترك، اما دشمن مى‌آيد روى نقاط افتراق انگشت مى‌گذارد و دلها را پر از كينه‌ى به يكديگر مى‌كند؛ براى اين‌كه بتواند به هدفهاى خود برسد. امام بزرگوار ما كه اين‌همه روى وحدت مسلمين تأكيد مى‌كرد، به‌خاطر اين بود كه اين خطر را مى‌ديد و مى‌شناخت. در كشور ما و ساير كشورهاى اسلامى، انگليسى‌ها و دستگاه جاسوسى انگليس ميان شيعه و سنى اختلاف ايجاد كردند؛ آنها تجربه‌ى زيادى در اين كار دارند؛ همه بايد مراقب باشند. امروز ايادى صهيونيسم هم در اين كارها دخالت مى‌كنند. اطلاعات ما خبر از اين مى‌دهد كه دستهاى خبيث صهيونيست‌ها و عوامل دشمنان اسلام، در همه‌ى حوادثى كه انسان در گوشه و كنار دنياى اسلام مى‌بيند، با واسطه يا بى‌واسطه دخالت دارند.
امروز دنياى اسلام بايد به خود ببالد كه قدرت و بيدارى او استكبار جهانى را دستپاچه و سراسيمه كرده است. امروز ملتهاى مسلمان بايد قدر بيدارى اسلامى را بدانند. امروز ملت ايران بايد قدر حركت عظيم خود را بداند كه اميد را در دلهاى مسلمانان بيدار كرده است و مى‌تواند ان‌شاءالله پيشرفت دنياى اسلام و نجات از عقب‌ماندگى مزمن و تحقير شدن به‌وسيله‌ى دشمنان را به او نويد دهد.

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در ديدار كارگزاران نظام و قشرهاى مختلف مردم‏‏، 11/6/84
 

منطق امام بزرگوار ما، منطق عقل، منطق فكر، منطق عمل روشن‌بينانه، منطق انسانيت و هنجار انسانى و اخلاق انسانى و فضائل اخلاقى بود؛ دنيا دنبال اين است. مظهر بيدارى اسلامى كسانى نيستند كه با چهره‌ى عبوس و گرفته‌ى خود با همه‌ى دنيا - حتى با مؤمنين و مسلمين - مواجه مى‌شوند؛ عده‌يى را تكفير مى‌كنند؛ عده‌يى را با قوم‌گرايى، عده‌يى را با طايفه‌گرايى، عده‌يى را به بهانه‌هاى نادرست مورد تهاجم قرار مى‌دهند. وجود اينها بشدت مشكوك است، كه اصلا چنين كسانى هستند يا در واقع همان عوامل سرويس‌هاى جاسوسى اسرائيل و امريكا و انگليس‌اند كه دارند اين‌طور فعاليت مى‌كنند؛ چهار نفر آدم غافل را هم دستخوش فعاليت خودشان كرده‌اند. اين هم واقعيتى است كه نمى‌شود آن را انكار كرد.
واقعيت ديگر اين است كه دنياى غرب با همه‌ى توان خود نتوانسته است بر بيدارى اسلامى فائق بيايد. در مناطق گوناگون اسلامى اين همه عليه اسلام، عليه جمهورى اسلامى، عليه رهبران و مصلحان بزرگ اسلامى و عليه احكام اسلام تبليغات كردند؛ اين همه مزدور درست كردند براى دشنام دادن به اسلام و متهم كردن اسلام و احكام اسلامى؛ از حربه‌ى نظامى استفاده كردند، از حربه‌ى اقتصادى استفاده كردند، از حربه‌ى تبليغات وسيع رسانه‌يى به شكل عجيب و شگفت‌آورى استفاده كردند؛ اما تاكنون پيش نرفته‌اند. بيشترين گرايش جوانهاى مسلمان در كشورهاى اسلامى به اسلام و تفكر اسلامى است. اين شور و عشق، روزبه‌روز در دل ملتهاى مسلمان بيشتر مى‌شود.
... واقعيت سوم - كه همه اين واقعيت را مى‌دانند؛ اگرچه بسيارى آن را انكار مى‌كنند - اين است كه مظهر اين بيدارى اسلامى كسانى نيستند كه امروز چهره‌ى تروريسم را در دنياى اسلام دارند نشان مى‌دهند. كسانى كه در عراق اين جنايتها را مى‌كنند؛ كسانى كه در دنياى اسلام، به نام اسلام عليه مسلمانها فعاليت مى‌كنند؛ كسانى كه مهمترين وظيفه‌ى خود را ايجاد اختلاف بين مسلمانها - تحت عنوان شيعه و سنى، تحت عنوان قوم‌گرايى - قرار مى‌دهند؛ اينها نمى‌توانند به‌هيچ‌وجه نمايشگر و نماد بيدارى اسلامى باشند؛ اين را خود مستكبران هم مى‌دانند. همان كسانى كه سعى مى‌كنند اسلام را در چهره‌ى گروههاى متحجر و دهشت‌افكن به دنياى غرب معرفى كنند، مى‌دانند كه واقعيت غير از اين است. اسلامى كه امروز بيدارى آن را دنياى اسلام دارد احساس مى‌كند، اسلام فكر و انديشه و تعمق و حرف نو است؛ اسلام ارائه‌ى راه‌حلهاى زندگى براى گشودن گرههاى زندگى بشريت است؛ نه اسلام متحجر، نه اسلام چشم‌بسته و نه اسلام دور از هرگونه آزاد فكرى؛ اين را مستكبران مى‌فهمند.
... امروز چند واقعيت در دنيا وجود دارد كه قابل انكار نيست. واقعيت اول، بيدارى دنياى اسلام است؛ در اين كسى نمى‌تواند ترديد كند. امروز مسلمانان عالم در همه‌ى نقاط جهان - چه در كشورهاى مسلمان، و چه در نقاطى كه در اقليت قرار دارند - احساس گرايش به اسلام و احساس بازيابى هويت اسلامى خودشان را مى‌كنند. امروز روشنفكران دنياى اسلام، دلزده‌ى از سوسياليسم و مكاتب غربى، به سمت اسلام گرايش پيدا كرده‌اند و علاج دردهاى بشريت را از اسلام مى‌طلبند و استفتاء مى‌كنند. امروز دلهاى امت مسلمان نسبت به اسلام گرايش بى‌سابقه‌يى در طول قرنهاى متمادى پيدا كرده است. بعد از تسلط سياسى و فرهنگى غليظ و گسترده‌ى غرب و شرق در طول دهها سال بر كشورهاى اسلامى، امروز افق ديد جوانان دنياى اسلام و مد نگاه آنها به سوى اسلام است؛ اين يك واقعيت است؛ خود غربى‌ها و مستكبران عالم هم به اين اعتراف مى‌كنند. آنها بارها تكرار كرده‌اند كه در هر كشورى از كشورهاى اسلامى اگر انتخابات آزادى انجام بگيرد، منتخبان ملت، عناصر معتقد و پايبند به اسلام و مروج اسلام خواهند بود. براى همين است كه ادعاى دمكراسى‌خواهى غرب امروز دچار تناقض است. از يك طرف پرچم دمكراسى و مردم‌سالارى را در دست گرفته‌اند؛ از سوى ديگر جرأت نمى‌كنند اين پرچم را در دنياى اسلام به معناى واقعى كلمه برافرازند؛ چون مى‌دانند در هر كشورى از كشورهاى اسلامى اگر آراء و انتخاب مردم در آن نقش پيدا كند، بدون ترديد اسلام‌خواهان زمام قدرت و حكومت را در دست خواهند گرفت و منتخبان ملت، مسلمانها خواهند بود.
امروز دنياى غرب و امريكا و سياست‌سازان تفكر غربى - صهيونيست‌ها و محافل سرمايه‌دار غربى - خوب مى‌دانند كه حركت عظيم ملت فلسطين ناشى از گرايش آنها به اسلام است. چون محور را اسلام قرار داده‌اند، شجاعت پيدا كرده‌اند و به معناى واقعى كلمه دل به مجاهدت داده‌اند. هرجا ملتى اين روحيه را پيدا كند، هيچ قدرتى - قدرت نظامى و غير نظامى - قادر به برخورد با آنها و سركوب آنها نخواهد بود؛ اين را خوب مى‌فهمند. قضاياى دنياى اسلام، همه مؤيد اين واقعيت است. اين يك واقعيت مسلم است كه امروز بيدارى اسلامى، بلكه نهضت اسلامى، در دنياى اسلام يك حقيقت روشن است؛ هيچ كس نمى‌تواند اين را انكار كند.
حقيقت دوم اين است كه دشمن شماره‌ى يك اين بيدارى و گرايش اسلامى و اين آزادى‌خواهى، قدرتهاى استكبارى‌اند. علت هم معلوم است؛ چون اسلام با سلطه مخالف است؛ با وابستگى ملتها به قدرتهاى بيگانه مخالف است؛ با عقب‌ماندگى علمى و عملى - كه بر كشورهاى اسلامى ساليان متمادى تحميل كردند - مخالف است؛ با تقليد محض ملتها و كوركورانه به ديگران نگاه كردن مخالف است. اينها همه درست نقطه‌ى مقابل سياست‌هاى استعمارى و استكبارى است كه در طول دويست سال يا بيشتر، از طرف مستكبران و غربى‌ها بر دنياى اسلام اعمال شده؛ امروز هم براى اين منطقه، پيش خودشان منافعى تعريف كرده‌اند. بيدارى اسلام، درست نقطه‌ى مقابل خواسته‌هاى آنهاست؛ لذا با همه‌ى وجود با آن مخالفند و مخالفت سياسى و تبليغاتى مى‌كنند.

پيام رهبر معظم انقلاب اسلامی بمناسبت كنگره عظيم حج، 19/10/84
 

امروز جهان و بويژه جهان اسلام دوران حساسى را مى‌گذراند. از سوئى امواج بيدارى سراسر دنياى اسلام را فرا گرفته، و از سوئى چهره‌ى غدار امريكا و ديگر مستكبران از پرده‌ى تزوير و ريا، بيرون افتاده است. از سوئى حركت به سمت بازيابى هويت و اقتدار در بخشهائى از جهان اسلام آغاز شده و در كشورى به عظمت ايران اسلامى، نهالهاى دانش و فناورى مستقل و بومى به بار نشسته و اعتماد به نفسى كه محيط سياسى و اجتماعى را متحول كرده بود به محيط علم و سازندگى كشيده شده است. و از سوئى رخنه‌هاى ضعف و انحطاط در آرايش سياسى و نظامى دشمنان پديد آمده است. امروز عراق از سوئى و فلسطين و لبنان از سوئى، نمايشگاه ضعف و عجز قدرت پرمدعاى امريكا و صهيونيزم است. سياست خاورميانه‌ئى امريكا در نخستين گامهاى خود با موانعى بزرگ مواجه شده و ناكامى دراين سياست، به حربه‌ئى بر ضد طراحان آن تبديل شده است.
امروز روزى است كه ملتها و دولتهاى مسلمان مى‌توانند ابتكار عمل را به دست گيرند و كارى بزرگ را آغاز كنند. كمك به ملت مظلوم فلسطين، حمايت از ملت بيدار عراق، حراست از ثبات و استقلال لبنان و سوريه و ديگر كشورهاى منطقه، وظيفه‌ئى همگانى است، و وظيفه‌ى نخبگان سياسى و دينى و فرهنگى و رجال ملى و جوانان و دانشگاهيان، سنگين‌تر از ديگران است. وحدت و همدلى ميان پيروان مذاهب اسلامى و پرهيز از اختلافات فرقه‌ئى و قومى بايد از برجسته‌ترين شعارهاى اين نخبگان باشد. نشاط علمى، نشاط سياسى، تلاش فرهنگى و بسيج كردن همه‌ى نيروها در اين صفوف اصلى، بايد سرلوحه‌ى دعوت آنان قرار گيرد.
... اكنون كه به بركت فداكارى مبارزان و شجاعت و صداقت رهبران در برخى از نقاط دنياى اسلام، بيدارى اسلامى امواج خود را گسترش داده و جوانان و نخبگان و آحاد مردم را در بسيارى از كشورهاى اسلامى به ميدان آورده و چهره‌ى غدار سلطه‌طلبان براى بسيارى از سياستمداران و زمامداران مسلمان آشكار گشته است، بار ديگر سردمداران استكبار در پى ترفندهاى تازه براى ادامه و تحكيم سيطره‌ى خود بر دنياى اسلام اند.
... سرلوحه‌ى اين هدفها سركوب موج اسلامخواهى و به انزوا كشيدن دوباره‌ى ارزشهاى اسلامى است. همه‌ى ابزارهاى تبليغاتى و سياسى امريكا و ديگر سلطه‌طلبان، امروز به كار افتاده است تا نهضت بيدارى اسلامى را به تأخير اندازند و اگر بتوانند سركوب كنند.
... ترديد نبايد كرد كه دنياى استكبار، بيدارى مسلمانان و اتحاد اسلامى و پيشرفت ملتهاى ما در ميدانهاى دانش و سياست و نوآورى را، بزرگترين مانع سلطه و سيطره‌ى جهانى خود مى‌شمارد و با همه‌ى توان با آن مى‌ستيزد. تجربه‌ى دوران استعمار و نواستعمارى پيش روى ما ملتهاى مسلمان است. امروز كه دوران استعمار فرانوين است بايد از آن تجربه‌ها درس بياموزيم و بار ديگر براى مدتى طولانى، دشمن را بر سرنوشت خود مسلط نكنيم.

بيانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در ديدار استانداران سراسر كشور‏‏، 8/12/84
 

امريكايى‌ها مصلحت خودشان را در عراق، در ايجاد اختلاف و در ناكارآمد نشان دادن دولت برآمده‌ى از مردم مى‌بينند و لذا براى ايجاد اختلاف و جنگ طايفه‌اى تلاش مى‌كنند، كه حالا همين حوادث فاجعه‌آميز روزهاى اخير در سامرا، نمونه‌اى از آنهاست. قبل از آن هم براى برانگيخته كردن احساسات مسلمان‌ها و اهداف سياسى گوناگونى كه داشتند، مسئله‌ى اهانت به نبى‌مكرم اسلام (عليه‌وعلى‌آله‌الصلاةوالسلام) را - با كشيدن كاريكاتورها - مطرح كردند كه هر دو نوع كار، از يك جنس است؛ يعنى قدم گذاشتن در ميدان اهانت به مقدسات مردم، براى اين‌كه در تهيجى كه پيش مى‌آيد، با برنامه‌ريزى، به اهداف خودشان برسند. نتيجه چه شد؟ نتوانستند. امروز قضيه‌ى كاريكاتورها به حركت عمومى دنياى اسلام و احساس نفرت دنياى اسلام از پنجه‌ى استكبار منتهى شده و ماجراى سامرا به وحدت شيعه و سنى در بسيارى از نقاط عالم منتهى شده؛ كه علماى شيعه و سنى بنشينند، با هم اعلاميه بدهند و با هم محكوم كنند. بنابراين، دشمن نمى‌تواند؛ نقشه‌هاى دشمن، نقشه‌هاى شناخته شده و تكرارى است؛ سال‌ها روى اين نقشه‌ها كار كرده‌اند؛ اما امروز دنياى اسلام بيدار است و با بيدارى دنياى اسلام، نمى‌توانند كارى بكنند. البته اين بيدارى را بايد حفظ كرد؛ برادران شيعه و سنى را بايد به هم نزديك كرد؛ دل‌هاى امت اسلامى را بايد به هم نزديك كرد. هدف دشمن را كه ايجاد فتنه‌ى طايفه‌اى و فتنه و اختلافات مذهبى است - چه در عراق و چه در بقيه‌ى نقاط عالم - بايد براى افكار عمومى مسلمان‌ها بيان و افشا كرد. اين كه امروز نمى‌خواهند بگذارند كه دولت عراق - كه مظهر شكست امريكاست - يك دمكراسى مردمى را از مردمى كه علاقه‌مند به اسلام هستند، تشكيل بدهد، مظهر شكست امريكا در عراق است؛ چون امريكايى‌ها براى اين كار به عراق نيامده بودند، آنها آمده بودند كه يك دولت طرفدار خودشان و ضامن منافع خودشان را در آنجا سر كار بياورند؛ نه اين‌كه يك مجموعه‌ى اسلامگرا بيايند كه با نگاه مرجع تقليد و با اشاره‌ى دست روحانيون مسئول، حركت و توقف مى‌كند. آنها نمى‌خواستند چنين دولتى سر كار بيايد؛ اما مردم عراق اين را مى‌خواستند و اين شد. حالا عراق را كه مظهر شكست سياست‌هاى امريكا در خاورميانه است، مى‌خواهند به شكلى به هم بريزند و اختلاف ايجاد كنند و نگذارند اين دولت - كه با افكار مردم و با آراى مردم سركار آمده است - به وظايف خودش عمل كند. ان‌شاءالله ناكام خواهند بود و هوشيارى مردم عراق، مثل هوشيارى مردم ايران، پاسخ آنها را خواهد داد.
منبع:www. khamenei.ir